بندهای غیرمتعارف در توافقنامه‌های تجاری منطقه‌ای
آیا این بندها، تجارت بین‌المللی را ارتقاء خواهند داد؟

کازونوبو هایاکاوا[1]
سازمان تجارت خارجی ژاپن[2]، تایلند
فوکوناری کیمورا[3]
دانشگاه کیو[4]، ژاپن
کائورو نابشیما[5]
سازمان تجارت خارجی ژاپن، تایلند
ارسال: فوریه 2012، پذیرش: مارس 2013
 
حوزه‌ی جدید «توافقنامه‌های تجاری منطقه‌ای  (RTA[6])» از طریق ورود شروط غیرمتعارف مانند بندهای مربوط به سیاست رقابتی و حفاظت از حقوق دارایی‌های فکری، بسیار گسترده‌تر از پیش شده است. در این مقاله با اندازه‌گیری یک معادله‌ی جاذبه همراه با اطلاعاتی دقیق در مورد مندرجات RTAها به‌طور تجربی به این موضوع پرداخته می‌شود که این بندهای غیرمتعارف تا چه اندازه تجارت بین‌المللی میان کشورهای عضو RTA را ارتقاء می‌بخشد. ما در می‌یابیم که بند مربوط به سیاست رقابتی بیش‌ترین تاثیر را بر تجارت بین‌المللی دارد و بعد از آن بند مربوط به تدارکات دولتی قرار دارد. این دو بند تاثیرات مثبت و قابل توجهی بر حاشیه‌ی درونی (ارزش تجارت در هر گونه) و حاشیه‌ی بیرونی (تعداد گونه‌های معامله شده) دارند.
کلمات کلیدی: معادله‌ی جاذبه، RTA، حاشیه‌های درونی و بیرونی
 مقدمه
حوزه‌ی توافقنامه‌های جدید تجارت منطقه‌ای (RTA) به طرز قابل توجهی گسترش یافته است. این توافقنامه‌ها در گذشته به‌منظور کاهش و سپس حذف نرخ‌ تعرفه‌های گمرکی منعقد می‌شدند. با اینکه حذف تعرفه‌ها همچنان یکی از اهداف مهم محسوب می‌شوند اما در RTA های جدید، تمایل بر لحاظ کردن بندهایی برای سیاست‌های مختلف من‌جمله تحرک‌پذیری افراد، تدارکات دولتی، سیاست‌های رقابتی، حفاظت از حقوق دارایی‌های فکری، تجارت الکترونیک، حل و فصل منازعات، استانداردهای نیروی کار، سیاست‌های زیست محیطی، همکاری‌های فنی، مکانیسم‌های سازمانی و... می‌باشد. پوشش و عمق این بندها فراتر از چیزی است که در توافقنامه‌های WTO مانند «توافقنامه‌ی تدارکات دولتی[7]» (GPA) یا «توافقنامه‌ی جنبه‌های مربوط به حقوق دارایی‌های فکری مرتبط با تجارت[8]» (TRIPS) آمده است. به عنوان مثال از آن‌جایی که تنها یک سری از کشورها GPA را امضا کرده‌اند، RTAها با بندهای خاصی که برای تدارکات دولتی دارند می‌تواند موانع را برای کشورهایی که GPA را امضاء نکرده‌اند، بردارد. حتی برای کشورهایی که GPA را امضاء کرده‌اند، بندهای مربوط به تدارکات دولتی در RTAها می‌تواند با الزام آستانه‌های پولی پایین‌تر برای قراردادها، تدارکات دولتی را آزادتر نماید. این RTAهای باز نه تنها نرخ‌ تعرفه‌های گمرک را کاهش می‌دهد بلکه باعث ارتقاء همکاری و ارتباط میان کشورهای عضو در حوزه‌های مختلف  اقتصادی  می‌گردد.
RTAها از لحاظ بندهای مندرج، دارای گونه‌های قابل توجهی هستند. به‌عنوان مثال توافقنامه‌ی «منطقه‌ی آزاد تجاری چین –ASENA[9]» شامل بند مربوط به تدارکات دولتی نمی‌باشد؛ توافقنامه‌ی «منطقه‌ی آزاد تجاری آسیای جنوبی[10]» دارایی‌های فکری را پوشش نمی‌دهد؛ توافقنامه‌ی «تجارت آزاد استرالیا-شیلی[11]» فاقد بند تدارکات دولتی است و توافقنامه‌ی «تجارت سازمان همکاری‌های اقتصادی[12]» دارای بند حل و فصل اختلافات نمی‌باشد. در مقابل، توافقنامه‌ی «تجارت آزاد آمریکای شمالی[13]» (NAFTA) تمامی این چهار بندی که در موردش صحبت کردیم را در بر می‌گیرد. اگر وجود هر بند دارای تاثیرات قابل توجه و متفاوتی از لحاظ ایجاد تجارت داشته باشد، حتی اگر از لحاظ میزان کاهش تعرفه‌ها دارای ارزش برابر باشند، این تفاوت‌ها در حوزه‌ی RTAها می‌تواند منجر به تاثیرات ناهمگنی روی معاملات میان RTAها شود.
در این پژوهش به‌طور تجربی به این موضوع پرداخته می‌شود که بندهای پیشرفته و نامتعارف RTA ها تا چه اندازه تجارت جهانی میان کشورهای عضو RTA را ارتقاء می‌بخشد. این مطلب سعی دارد تاثیرات این بندها را از لحاظ ایجاد تجارت بر RTAها تشخیص داده و بندهایی را که برای ایجاد تجارت تاثیرگذاری خاصی دارند شناسایی نماید. پژوهش‌های گذشته مانند «بروسیک[14]»، «آلوارز[15]» و کرنات[16]» (2005)؛ «آلوارز» و «ویلس سامسون[17]» (2007) و «دووال[18]» (2011) بندهای خاص RTA را مورد بررسی قرار داده‌اند. اما طبق دانسته‌های ما، هیچ مقاله و پژوهشی تا به حال به طور مستقیم تاثیر ایجاد تجارت را در شروط و بندهای مختلف مورد بررسی و سنجش قرار نداده است. نتایج تجربی ما نکاتی را در خصوص سیاست‌ها به دست می‌دهد که برای طراحی یک RTA مفید فایده خواهد بود.        
به‌منظور شناسایی تاثیرات تجارت آفرینی در میان RTAها، ما معادله‌ی جاذبه‌ی معروف را مبنا قرار دادیم. در ادبیات و نوشته‌جات مربوط به اندازه‌گیری تاثیرات RTAها از لحاظ ارتقاء تجارت، معادلات جاذبه اغلب به همراه متغیرهای ساختگی RA مورد سنجش قرار گرفته‌اند (مانند بایر[19] و برگ‌استراند[20] 2007؛ کاپورال[21] و همکاران 2009؛ مدودف[22] 2010؛ روی[23] 2010؛ ویکارد[24] 2009)  یک متغیر ساختگی نوعی، زمانی که کشورهای تجارت کننده به یک RTA تعلق داشته باشند، یک و در غیر اینصورت صفر می‌شود. این مقاله، این مدل قدیمی و سنتی RTA به پنج متغیر منشعب می‌گردد. اول، نرخ‌های دوجانبه‌ی تعرفه‌های گمرگ به منظور رسیدن به تاثیرات مستقیم تجارت‌آفرینی می‌باشد. بقیه‌ی متغیرها، متغیرهایی ساختگی و مدلی هستند که نشان‌دهنده‌ی وجود چهار بند غیرمتعارف تدارکات دولتی، سیاست رقابتی، حفاظت از حق دارایی‌های فکری و حل و فصل اختلافات، در RTA می‌باشند. این چهار بند از این جهت انتخاب شده‌اند که تشخیص این‌که آن‌ها در توافقنامه‌ها وجود دارند یا خیر، نسبتاً روشن و واضح است. ما بررسی می‌کتیم کهآیا ضریب هر یک از این متغیرها در معادله‌ی جاذبه به صورت مثبت و قابل توجه تعیین شده است یا خیر.
تجزیه و تحلیل ما روی تاثیرات تجارت‌زای RTA ها به متون مربوط به تعیین تاثیرات حمایت از تجارت RTA ها با استفاده از معامله‌ی جاذبه، کمک می‌نماید. به‌خصوص رویکرد تحلیلی این مقاله با «ویکارد[25]» (2009)؛ «روی» (2010) و «بایر»، «برگ‌استراند» و «فنگ[26]» (2011) مشترک است. در این تحقیقات متغیر ساختگی RTA متعارف تجزیه شده و به پنج نوع RTA  (مانند ترتیبات ترجیحی، توافقنامه‌‌های تجارت آزاد، اتحادیه‌های گمرکی و بازارهای مشترک) تقسیم می‌گردد. «روی» (2010) و «بائر»، «برگ‌استراند» و «فنگ» (2011) دریافتند که تاثیرات تجارت‌آفرینی در اتحادیه‌های گمرکی بالاتر از توافقنامه‌های تجارت آزاد می‌‌باشد. برعکس «ویکارد» (2009) به این نتیجه رسید که میان میزان تاثیرات تجارت‌آفرینی انواع مختلف RTA ها، تفاوت معناداری وجود ندارد. این مقاله با شناسایی تک‌تک بندهای متعدد RTA و بررسی ارتباط میان هر بند و تاثیرات تجارت‌آفرینی، به روشنی عمق RTA ها را اندازه‌گیری می‌نماید. یک چنین تحقیق تحلیل مناسب و شفاف‌تری از ارتباط میان عمق RTA ها و  تاثیرات تجارت‌آفرینی آن‌ها به‌دست خواهد داد.
در این مقاله همچنین تاثیرات تجارت‌ آفرینی با دقت و جزییات بیش‌تری مورد بررسی قرار می‌گیرد طوری که آن‌ها را از لحاظ حاشیه‌های درونی و بیرونی نیز از هم متمایز می‌شوند. در متون اخیر از طریق تجزیه‌ی ارزش معاملات به دو قسم «تغییر در تعداد گونه‌های معامله شده» (حاشیه‌ی بیرونی) و «تغییر در ارزش معامله به ازای هر گونه» (حاشیه‌ی درونی)، در مورد تغییر در ارزش معاملات نیز تحقیق کرده‌اند. برخی تحقیقات مربوط به تجارت آفرینی بر اهمیت حاشیه‌ی بیرونی صحه گذاشته و برخی دیگر بر حاشیه‌ی درونی تاکید دارند. تا به امروز، متون و تحقیقات موجود به نتایج مختلف و متناقضی رسیده‌اند. به‌عنوان مثال «دیبائر» و «مستشاری» (2010) به بررسی تغییر تاثیر کاهش تعرفه‌ بر حاشیه‌ی خارجی پرداخت و دریافت که کاهش تعرفه نسبت به رشد کلی در تجارت بین‌المللی، تاثیر اندکی بر حاشیه‌ی خارجی دارد. اما «فلبرمایر[27]» و «کوهلر[28]» (2006) دریافتند که از سال 1950 تا 1997، 40 درصد رشد تجارت جهانی ناشی از حاشیه‌ی خارجی بوده است. «لیو[29]» (2009) بررسی کردند که GATT/WTO تجارت را نه فقط در حاشیه‌ی بیرونی بلکه در حاشیه‌ی درونی نیز بر انگیختند. قطعا برای نتیجه‌گیری نهایی بحث در مورد تاثیرات حاشیه‌های درونی و بیرونی، به تحقیقات و بررسی‌های بیش‌تری نیاز است. تا جایی که ما می‌دانیم، هیچ تحقیقی تا به حال به بررسی تاثیرات بندهای RTA روی حاشیه‌های درونی و بیرونی نپرداخته است.
نتایج کار ما به جز کمکی که به متون آکادمیک می‌کند باید برای سیاست‌گذاران نیز راهگشا باشد و از طریق آن بتوانند قاضوت کنند که کدامیک از تاثیرات RTA ها قابل توجه‌تر خواهند بود، حاشیه‌های درونی یا حاشیه‌های بیرونی؟ اگر تشخیص داده شود که تاثیرات تجارت آفرینی بیشتر بر حاشیه‌های درونی اعمال می‌شود، ممکن است حمایت سیاسی از RTAها محدود به شرکت‌ها و صنایعی شود که قبلا خودشان تجارت کرده‌اند. در مقابل، اگر این تاثیرات بیش‌تر به حاشیه‌های بیرونی نسبت داده شوند، مبنای حمایت سیاسی احتمالا گسترش یافته و شرکت‌ها و صنایعی را که در زمان جاری صادراتی ندارند اما پتانسل آن را دارا هستند، در بر خواهد گرفت. اگر بدانیم که هر بند از RTA تاثیر متفاوتی بر حاشیه‌های درونی و بیرونی دارد، سیاست‌گذاران احتمالا RTA ها را طوری طراحی می‌کنند که تجارت بین‌المللی را همراه با حمایت سیاسی گسترده، ارتقاء بخشد.
تحلیل ما ناشی از نکته‌‌ی مهمی مربوط به یک دیدگاه اقتصاد سیاسی می‌شود.
بقیه‌ی این مقاله به این ترتیب سازمان یافته است: در بخش بعدی مروری بر RTA ها از لحاظ پوشش بندهای‌شان انجام می‌شود. در بخش 3 چارچوب تجربی ما برای بررسی تاثیر این بندها بر تجارت بین‌المللی ارائه شده و نتایج تخمینی در بخش 4 آورده شده است. در بخش آخر، نتیجه‌گیری کل مقاله ارائه می‌شود.
 ناهمگنی در توافقنامه‌های تجارت منطقه‌ای
RTA شامل بندهای زیادی با ترکیبات مختلف می‌شوند. تمرکز این مقاله روی نقش چهار نوع از بندهای RTAهاست که شناسایی آن ها نسبتا کار ساده‌ای است: تدارکات دولتی، دارایی‌های فکری، سیاست رقابتی و حل و فصل اختلافات. ما در ابتدا «توافقنامه‌ی شراکت اقتصادی استراتژیک بین اقیانوسی[30]» را که در سال 2006 میان کشورهای برونی، شیلی، نیوزلند و سنگاپور منعقد شد، به‌عنوان یک نمونه در نظر گرفته و نگاه کوتاهی روی هر یک از بندها می‌اندازیم.
بند مربوط به تدارکات دولتی از طریق شفافیت بیش‌تر در قراردادهای اعطایی، دسترسی به اطلاعات، دسترسی به بازار و معاملات ملی، موانع فرایندهای تدارکات دولتی کاهش می‌دهد. آستانه‌های پولی قراردادها اغلب پایین می‌آیند تا تدارکات دولتی به یک بازار قابل اعتراض تبدیل شود. در فصفل 11 توافقنامه‌ی Trans-Pacific SEP ماده‌ای در مورد تدارکات دولتی آمده است: نهادهای تدارک بیننده در هر جناح دسترسی برابر و بدون تبعیضی بیش از آستانه‌های پولی توافق شده‌ی سایر جناح‌ها برای تامین کنندگان، به مناقصات دولتی اعطا خواهند کرد. در نتیجه در بند تدارکات دولتی، دسترسی بازارهای تدارکات دولتی که معمولا بیش از 10 درصد GDP را تشکیل می‌دهند، در اختیار شرکت‌های خارجی قرار می‌گیرد و بدین ترتیب در این بازار مهم اقتصادی که اغلب سطح حفاظت بالایی دارد، باعث افزایش تجارت میان کشورهای عضو خواهد شد.
بند دارایی‌های فکری درواقع شامل مراقبت و حراست قوی‌تر از این‌گونه دارایی‌هاست. در فصل 10 توافقنامه‌ی Trans-Pacific SEP به موضوع دارایی‌های فکری پرداخته شده است. در نتیجه، بند حفاظت از دارایی‌های فکری در تقویت حفاظت از دارایی‌های فکری و به تبع آن، افزایش تجارت‌ها به خصوص تجارت کالا که تکنولوژی پیشرفته و محتواهای خلاقانه را وارد کشورهای عضو می‌کند، ایفای نقش می‌کند.
فصل مربوط به سیاست رقابتی مربوط به تعهداتی است که به اطمینان می‌دهد: 1- شیوه‌های تجاری ضد رقابتی ممنوع است، 2- شرکت‌های انحصاری از قدرت‌شان سوء استفاده نخواهند کرد، 3- برای شکایت از شیوه‌های ناعادلانه، راهکارها و مسیرهایی وجود دارد و 4- مقامات مسئول متعهد می‌شوند به منظور تسهیل اجرای شیوه‌ها و انتشار شیوه‌های برتر، با یکدیگر همکاری و مشاوره داشته باشند (بانک توسعه‌ی آسیایی[31] 2008). فصل 9 این توافقنامه، توافق سیاست رقابتی را تصریح می‌نماید. بر اساس متن حقوقی آن، ماده 9.2 هر جناح را ملزم میکند قوانین رقابتی را که با هدف ارتقاء بازدهی اقتصادی و رفاه مصرف کنندگان، رفتارهای تجاری ضدرقابتی را ممنوع می‌کنند، پذیرفته یا رعایت نمایند. اعضای FTA باید در مورد اثربخشی قوانین رقابتی ملی‌شان با یکدیگر همفکری کرده و با مساعدت‌های قانونی دوجانبه، آگاه‌سازی‌ها، مشاوره‌ها و تبادل اطلاعات، در خصوص اجرای این قوانین با یکدیگر همکاری نمایند. سپس انتظار می‌رود بند سیاست رقابتی میزان انحرافی که به‌دلیل اعمال سیاست‌های ضدرقابتی در تاثیرگذاری بر تجارت‌آفرینی ایجاد می‌شود را به حداقل برساند.
بند حل و فصل اختلافات مربوط به الزام همفکری، وساطت، مصالحه و در صورت نتیجه بخش نبودن همفکری‌ها، نوعی حکمیت و داوری می‌باشد. در فصل 15 این توافقنامه، بند حل و فصل اختلافات این‌گونه مطرح می‌شود: طرفین باید ظرف مدت زمانی کم‌ترا ز 15 روز پس از دریافت درخواست مربوط به کالاهای فاسدشدنی یا 30 روز پس از دریافت درخواست سایر موضوعات، وارد مشاوره و همفکری شوند. طرفین باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به نتیجه‌ای مورد رضایت دوطرف از طریق مشاوره انجام دهند. اگر طرفین نتوانستند موضوع را حل نمایند یک دیوان داوری تشکیل خواهد شد. در نتیجه، ریسک ایجاد دشواری‌های دیپلماتیک برای شرکت‌ها پایین آمده و لازم نیست شرکت‌ها هنگام گسترش معاملات‌شان، مردد باشند.
ما در RTA های دیگری نیز این بندها را بررسی کرده‌ایم. «پایگاه اطلاعاتی توافقنامه‌های سرمایه‌گذاری و تجاری آسیایی-اقیانوسی» که توسط «کمیسیون اجتماعی و اقتصادی آسیا و اقیانوسیه [32]» (ESCAP) ملل متحد ایجاد شده است، اطلاعات به روزشده و توصیفی دقیقی را در مورد بندهای RTA ها به دست می‌دهند. آخرین نسخه‌ی موجود این پایگاه اطلاعاتی، تمامی توافقنامه‌هایی که به WTO گزارش شده‌اند و حداقل یک طرف‌شان در منطقه‌ی ESCAP است، را پوشش می‌دهد. همچنین توافقنامه‌های دیگری که اعلام نشده‌اند اما اطلاعات رسمی در مورد آن‌ها به راحتی در دسترس است نیز در این پایگاه قرار دارد. در مورد برخی RTAها، ما داده‌هایی از «دیتابیس توافقنامه‌ی تجارت آزاد آسیا[33]» که توسط «مرکز ادغام منطقه‌ای بانک توسعه‌ی آسیا[34]» فراهم شده است را نیز وارد کار می‌کنیم. در نتیجه دیتابیس ما شامل 111 فقره RTA در منطقه‌ی ESCAP می شود که تا سال 2009 منعقد شده‌اند (رجوع به پیوست). در جدول 1، وجود هر بند در RTA نمونه‌ی ما نشان داده شده است. صفحه‌ی بالای جدول 1 نشان می دهد که تمام RTA ها شامل هر چهار بند مورد بحث ما نیستند. در حالی که بیش از نیمی از RTA های موجود در نمونه‌ی ما دارای بند حل و فصل اختلافات می‌باشد، اما بندهای مربوط به تدارکات دولتی، سیاست رقابتی و دارای فکری کم‌تر در این توافق‌نامه‌ها وجود دارند (کمتر از 50 درصد). این یافته می‌تواند نشان دهنده‌ی این باشد که مکانیسم حل و فصل اختلافات به‌عنوان یک آیتم استاندارد لحاظ شده در RTAها، در نظر گرفته شده است. برعکس، تنها 36 درصد از RTAها دارای بند تدارکات دولتی می‌باشند. چرا که مساله ی تدارکات دولتی در سال 2004 از دستور کار «دوحه[35]» حذف شد. همچنین ورود آن در RTA ها ممکن است در مذاکرات مربوط به RTA های نهایی، دشوار باشد.
در صفحه‌ی پایین جدول توصیفات دقیق‌تری در مورد چهار بند مورد بحث ما داده می‌شود. در این پنل نشان داده می‌شود که نیمی از RTA ها یا دارای تمامی بندها هستند (24درصد) و یا هیچ بند اضافه‌ای در آن‌ها وجود ندارد (27 درصد)، در حالی‌که پوشش آن‌ها در بقیه‌ی RTA ها بسیار متفاوت است. بخش نسبت بزرگی از RTA تنها شامل بند حل و فصل اختلافات هستند (15 درصد) و هیچ RTA تنها دارای بند تدارکات دولتی نیست. هدف ما از ایجاد تمایز میان این بندها این است که اندازه‌گیری دقیق‌تری از تاثیرات تجارت آفرینی آن‌ها داشته باشیم و بندهای تاثیرگذارتر را شناسایی نماییم. این تنوع گسترده در عمق و پوشش RTA ها مساله‌ای است که در متون این حوزه مورد غفلت واقع شده است.
 
 
جدول 1: وجود بندها در RTA های نمونه

تداركات دولتيسیاست رقابتیدارایی فکریحل و فصل 

تعداد

درصد

بله   4036
 بله  4642
  بله 5348
   بله6760
بلهبلهبلهبله2724
بلهبلهبلهخير44
بلهبلهخيربله44
بلهخيربلهبله33
خيربلهبلهبله22
بلهبلهخيرخير00
بلهخيربلهخير11
بلهخيرخيربله11
خيربلهبلهخير33
خيربلهخيربله55
خيرخيربلهبله87
خيرخيرخيربله1715
خيرخيربلهخير55
خيربلهخيرخير11
بلهخيرخيرخير00
خيرخيرخيرخير3027


منبع: دیتابیس توافقنامه‌های سرمایه‌گذاری و تجاری آسیا-اقیانوسیه (UN ESCAP)
 چارچوب تجربی
در این بخش ابتدا مشخصات و ویژگی‌های تجربی ما برای بررسی تاثیرات ناهمگن RTA ها مطرح می‌شود. پس معرفی مختصر معادله‌ی جاذبه‌مان، در مورد برخی مسائل تجربی در خصوص اندازه‌کیری معادله‌ی جاذبه به‌منظور ارزیابی RTA بحث می‌کنیم و البته منابع اطلاعات‌مان را نیز بیان می‌کنیم.
 
الف- معادله‌ی جاذبه
در اقتصاد بین‌الملل، معروف  است که معادله‌ی جاذبه یکی از موفق‌ترین ابزارها برای تحلیل کمّی تجارت دوجانبه کالاها می‌باشد. معادله‌ی مبنا به شرح زیر می‌باشد:
lnTij = β1ln Distanceij + β2Contiguityij + β3Languageij + β4Colonyij + β5RTAij + ui +uj + εij
Tij نشان دهنده ی صادرات کالاهای دوجانبه‌ی کشور i،ε بیانگر یک دوره‌ی‌ آشفتگی، Distanceij به معنای فاصله‌ی جغرافیایی میان کشور i و j،Contiguityijدر صورتی که دو کشور دارای یک مرز واحد باشند یک و درغیر اینصورت صفر می‌شود، Languageijیک متغیر ساختگی است که در صورتی که حداقل 9 درصد جمعیت دو کشور داراییک زبان مشترک باشند، یک و در غیر اینصورت صفر می‌شود، Colonyij یک متغیر دودویی است که نشان می‌دهد آیا دو کشور دارای یک رابطه‌ی مستعمره‌ای هستند یا خیر. به‌منظور ارزیابی RTA، اغلب یک آدمک و مدل از RTA ها وارد کار می‌شود که در صورتی که دو کشور عضو یک RTA باشند، یک و در غیر این‌صورت صفر می‌شود. همچنین «اندرسون» و «ون وینکوپ» (2003) بر لزوم کنترل شاخص‌های قیمتی کشورهای صادرکننده و وارد کننده که «مقاومت چندجانبه» نام دارد، صحه می‌گذارند که ما به تبعیت از پژوهش «فینسترا» در سال 2002، برای مراقبت از آن، تاثیرات ثابت صادرکننده و وارد کننده (uj و ui) را وارد کار کردیم.
ما با تعیین معادله‌ی جاذبه به شرح زیر، تاثیرات RTA ها را روی ارزش‌های معامله را تجزیه نمودیم:
lnTij = β1ln Distanceij + β2Contiguityij + β3Languageij + β4Colonyij + β5RTAij + β6ln(1+Tarrifij) + β7Governmentij + β8Competitionij + β9Intellectualij + β10Disputeij + β11WTOijui +uj + εij
 
در حالی‌که Tarrifijنشان دهنده ی نرخ‌ تعرفه‌ی گمرکی مورد استفاده در کشور j روی کالاهایی که از کشور i می‌آید. این متغیروظیفه‌ی اصلی RTA که کاهش تعرفه نام دارد را بر عهده دارد. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که این متغیر به تاثیر «سیستم تعمیم یافته‌ی تنظیمات[36]» GSP، پرطرفدارترین نرخ‌های ملی[37] (MFN) و... نیز در ارتباط است.
Governmentij،Competitionij،Disputeij و متغیرهای ساختگی، اگر دو کشور RTA را با هم منعقد کرده باشند که شامل‌ بندهای تدارکات دولتی، سیاست رقابتی و حل و فصل اختلافات شده باشد، دارای ارزش یک خواهند شد. اما اگر دو کشور دارای یک RTA مشترک نباشند این متغیرها روی صفر قرار می‌گیرد. میانگین تاثیر بقیه‌ی عوامل اصلی در یک RTA خودشان را در ضریب متغیر ساختگی RTA متعارف نشان می‌دهند. ما همچنین یک متغیر ساختگی عضویت در WTO را نیز مطرح کرده‌ایم که اگر دو کشور هر دو عضو WTO باشند، دارای ارزش یک و در غیر این‌صورت دارای ارزش صفر خواهند شد. همان‌طور که قبلا هم گفته شد، عمق و پوشش بندها در RTA های اخیر فراتر از عمق و پوشش بندهای توافق‌نامه‌های WTO می‌باشد. در تایید این‌که این عمق و پوشش در حدی فراتر از تاثیرات ناشی از عضویت در WTO،  به تجارت آفرینی کمک می‌کند، تاثیرات تجارت آفرینی هر یک از بندها را بررسی کرده و عضویت در WTO را مورد کنترل قرار داده‌ایم.
 
ب- مسائل تجربی
ما این معادلات را برای تجارت کالاهای کارخانه‌ای میان  73 کشور در سال 2009 اندازه گرفته‌ایم. نمونه‌ی ما محدود به معاملاتی است که حداقل یکی از کشورهای طرفین معامله در منطقه‌ی ESCAP واقع شده است. داده‌های مربوط به ارزش معاملات از «دیتابیس کامترید سازمان ملل[38]» گرفته شده است. ما با استفاده از جدول تبدیل دسته‌بندی مشروط CPC و HS1992 که درو ب‌سایت بخش آمار ملل متحد در دسترس است، ارزش‌های معاملات را در سطح 6 رقم HS1992 در یک ارزش معامله‌ای واحد برای صنعت تولید کارخانه‌ای جمع می‌کنیم (بخش 2 تا 4 در دسته‌بندی مشروط CPC). اطلاعات مربوط به Distance، Contiguity، Language و Colony همگی از وب‌سایت Centre d’InformationsInternationales (CEPII) گرفته شده است. اطلاعات مربوط به RTAها از همان منبعی که در قسمت 2 ذکر شد، به‌دست آمده است.
اطلاعات‌مان در مورد نرخ تعرفه‌های گمرکی تجارت کالاهای کارخانه‌ای  از «راه‌حل یکپارچه‌ی تجارت بین‌المللی[39]» (WITS) که جامع‌ترین اطلاعات را در مورد نرخ تعرفه‌های گمرکی ایجاد شده توسط «بانک جهانی[40]»، «کنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد[41]»، «مرکز تجارت بین‌المللی[42]»، UNSD  و WTO در خود دارد، آمده است. همچنین برای شناسایی طرح‌های دقیق تعرفه‌های گمرکی برای هر شریک تجاری، منابع دیگری نیز استفاده شده است. به‌خصوص لیستی از کشورهای عضو WTO و هر RTA نیز تنظیم می‌کنیم. همچنین ذی‌نفعان GSP در میان کشورهای مختلف واردکننده، متفاوت هستند. اطلاعات مربوط به عضویت در WTO از وب‌سایت WTO گرفته شده است. همچنین از «دیتابیس توافقنامه‌های سرمایه‌گذاری و تجاری آسیا-اقیانوسیه»، لیست اعضای هر RTA را بیرون می‌آوریم. همانند ذی‌نفعان GSP، ما به جز اسناد رسمی‌ای موجود در وب‌سایت نرخ‌های گمرگی ملی هر کشور، از اسناد متعدد دیگری که در وب‌سایت UNCTAD در دسترس قرار دارد نیز استفاده می‌کنیم. ما نرخ‌های تعرفه‌‌ای را که نسبت به ارزش کالا نمی‌باشند مفقود و گمشده در نظر می‌گیریم. همچنین برای سادگی کار، برای نرخ تعرفه‌های مختلط و متفاوت از نرخ‌های پایین‌تری استفاده می‌کنیم. البته این کارها تا اندازه‌ای باعث تخمین پایین نرخ‌های تعرفه‌ای می‌گردد. اما تمرکز ما روی کالاهای کارخانه‌ای مسلما این نوع تخمین‌های پایین و سبک‌شماری را کاهش می‌دهد چراکه تعرفه‌هایی که بر اساس ارزش کالا نیستند و همچنین نرخ‌های مختلط تعرفه عمدتا روی کالاهای غیرکارخانه‌ای اعمال می‌شوند.
ما این معادلات جاذبه را از طریق «روش شبیه‌سازی شده‌ی ماکسیموم احتمال پوزین[43]» (PPML)  برآورد می‌کنیم. در تحقیقات اظهار شده است که بررسی معاملات با ارزش صفر، مساله‌ی مهمی است. همان‌طور که «ملیتز» (2003) بیان می‌کند، ارزش تجارت ممکن است از لحاظ سیستمی صفر باشد اما با در نظر گرفتن الگوریتم‌های ارزش‌های معامله این مشاهدات را از نمونه‌ی مد نظر حذف کرده و معامله‌ی صفر در معادله‌ی جاذبه تعریف نشده می‌گردد. از آن جایی که دلیل معامله‌ی صفر بین دو کشور، یک دلیل سیستمی است، حذف مشاهدات مربوط به معادله‌ی صفر منجر به حذف تمایل و گرایش انتخاب نمونه و اطلاعاتی می‌شود که ممکن است مفید باشند. برای وارد کردن معاملات صفر در فضای نمونه، ما تکنیک تخمین PPML را که توسط «سیلوا» و «تنریرو» (2006) پیشنهاد شده بود، به‌کار می‌گیریم. این تکنیک ما را قادر می‌سازد یک مدل جاذبه که شامل معامله‌ی صفر می‌شود را تخمین بزنیم چراکه متغیر وابسته، ثبت معامله نیست بلکه ارزش واقعی معامله است. همچنین از آن‌جایی که متغیرهای مستقل در لیست ثبت‌ها وارد می‌شوند، ضرایب آن‌ها را می‌توان انعطاف پذیر تعبیر نمود.
در نهایت، ماکت RTA متعارف بی‌شک یک متغیر خارجی رندوم نیست. یعنی کشورها به شکلی سیستماتیک و هدفمند تصمیم می‌گیرند آیا RTA را متعقد نمایند یا خیر. همچنین عوامل تاثیرگذار بر معاملات بین‌المللی بر تصمیم‌گیری در خصوص انعقاد RTA نیز تاثیر دارد (به‌عنوان مثال، رجوع به بایر و برگ‌استراند 2004) از این روز ماکت RTA متعارف احتمالا با مرتبط می‌‌شود. اگر تحت تاثیر قرار گرفتن RTA را در نظر نگیریم، اندازه‌گیری معادله‌ی جاذبه که از ماکت RTA متعارف استفاده می‌کند، از طریق روش «کمترین مربعات» معمولی، تخمین‌های غیر قابل اعتماد و نادرستی به دست می‌دهد. «بایر» و «برگ‌استراند» (2007) مساله‌ی تاثیر پذیری در ماکت RTA را مورد بررسی قرار داده و توضیح دادند که باورپذیرترین تخمین‌ها در مورد تاثیرات RTA روی تجارت بین‌المللی از تخمین‌هایی به‌دست می‌آیند که از داده‌های پنل با تاثیرات دوجانبه‌ی ثابت استفاده می‌کنند.
اما استفاده‌ی ما از داده‌های سطح مقطعی باعث می‌شود ما نتوانیم این مساله را با استفاده از روشی شبیه به روش «بایر» و «برگ‌استراند» (2007) لحاظ نماییم. ما به دو دلیل نباید نمی‌توانیم داده‌های پنلی ایجاد نماییم. اول این‌که سری داده‌های RTA ما شامل RTAهایی که قبل از سال 2010 غیرفعال بوده‌اند (مانند RTA ترکیه و اسلونی) نمی‌شود. غفلت کردن از این نوع RTAهای غیرفعال باعث ایجاد انحرافاتی در تخمین‌ها می‌گردد. دوم این‌که ما از سال وارد شدن هر بند در توافق‌نامه‌ها چیزی نمی‌دانیم. گرچه پایگاه اطلاعاتی ما  در مورد RTA سال انعقاد و اعمال آن‌ها در بر نمی‌گیرد، اما بندهای موردبحث گاهی سال‌ها پس از آن وارد توافقنامه‌ها شده‌اند. در نظر نگرفتن اختلاف زمان ورود میان RTA‌ها و بندهای‌شان نیز باعث ایجاد انحرافاتی در تخمین‌های ما می‌گردد. به‌خصوص این گونه انحرافات ممکن است جدی‌تر از انحرافاتی بود که به‌دلیل تاثیرپذیری ایجاد می‌شود. در نتیجه ما باید تخمین‌های‌مان را با دقت و با داده‌های سطح مقعطی تفسیر و تعبیر نماییم.
 نتایج تجربی
در این بخش ابتدا نتایج تخمینی ما با استفاده از معادله‌ی جاذبه ارائه می‌شود. سپس تاثیرات هر یک از بندهای RTA به‌طور جداگانه روی حاشیه‌های درونی و بیرون مورد بررسی قرار می‌گیرد.
 
الف- نتایج جاذبه در مورد متغیرهای RTA
معادله‌ی مبنا (شامل یک متغیر ساختگی RTA متعارف) در ستون 1 جدول 2 نشان داده می‌شود. تمام ضرایب دارای نشانه‌های پیش‌بینی شده هستند. فاصله‌ی جغرافیایی میان شرکای تجاری با ارزش‌های معاملاتی مورد انتظار، دارای نسبت منفی می‌باشد. اشتراکات زبانی و مشترک بودن مرزهای ملی، دو کشور  را به معاملات فعال ترغیب می‌نماید. ضریب ماکت WTO به‌شکل معناداری مثبت تخمین زده می‌شود، هرچند که میزان آن بزرگ به‌نظر می‌رسد. در راستای یافته‌های قبلی این متون، ما ضریب مثبت معناداری برای متغیر ساختگی RTA متعارف به‌دست می‌آوریم که از این طریق نشان‌دهنده‌ی تاثیرات تجارت آفرینی مثبتی می‌باشد.RTA ها به طور خاص تجارت دوجانبه را 23 درصد افزایش می‌دهند.
این بزرگی کمی کوچک‌تر از بزرگی موجود در تحقیق «بایر» و «برگ‌استراند» (2007) است که معادله‌ی جاذبه را برای یک دوره‌ی زمانی دیگر (1960 تا 2000) تخمین زده است.
 
 
جدول 2: تخمین PPML برای معادلات جاذبه


تاثیرات RTA ها از طریق معرفی چهار متغیر ساختگی بندها و البته نرخ‌های تعرفه، در ستون 2 جدول 2 نشان داده می‌شود.  نتایجی که برای متغیرهای وارد شده در ستون 1 ایجاد شده است از لحاظ کیفی بی‌تغییر مانده، هر چند که متغیر مجاورت دارای ضرایب غیر قابل توجهی می‌باشد. ما ضریب مثبت قابل توجهی برای متغیر ساختگی RTA متعارف نمی‌یابیم که دلیل آن احتمالا این است که چهار متغیر ساختگی بندها بخش بزرگی از نیروی توصیفی این متغیر را جذب می‌نماید. متغیر نرخ‌های تعرفه طبق پیش‌بینی‌ها ما از ضریب منفی قابل توجهی برخوردار است. نتایج برای چهار متغیر ساختگی در خصوص بندهای RTA  لزوماً با پیش‌بینی‌های ما هماهنگ نیست. تنها ضریب تخمینی برای سیاست رقابتی به‌طرز معناداری مثبت است. متغیرهای ساختگی برای تدارکات دولتی و دارایی‌های فکری ضرایب غیر قابل توجهی دارند. همچنین بند حل و فصل اختلافات تاثیرات منفی قابل توجهی بر معاملات دارد که بر عکس پیش‌بینی ما می‌باشد. اما این نتایج ممکن است ناشی از ارتباط و همبستگی بالا میان متغیرها باشد که «هم‌‌خطی میان متغیرهای مستقل[44]» نامیده می‌شود.
سپس چهار متغیر مربوط به بندهای RTA را به‌طور جدااگانه و به شکلی ساده معرفی می‌نماییم تا از پدیده‌ی هم‌خطی میان متغیرهای مستقل اجتناب شود (ستون‌های 3 تا 6 جدول 2). در این نوع ذکر مشخصات، میانگین تاثیر بقیه‌ی عوامل مهم در RTAها من‌جمله تاثیر سایر چهار بند، توسط یک متغیر ساختگی RTA متعرف به‌دست می‌آید.. بند مربوط به سیاست رقابتی بیش‌ترین تاثیر را روی ارزش معاملات (102%) دارد. تقریبا همین میزان تاثیر تجارت‌آفرینی را می‌توان برای متغیر ساختگی تدارکات دولتی مشاهده نمود. درواقع این بند ارزش معاملات را به اندازه‌ی 75 درصد افزایش می‌دهد. در مقابل، نتایج مربوط به بند دارایی‌های فکری و حل و فصل اختلافات دارای ضرایب غیر قابل توجهی می‌باشند. نتایج مربوط به دارایی فکری بیانگر این حقیقت هستند که کشورهای عضو WTO  تعهدات اضافه‌ی قابل توجه دیگری فراتر از TRIPS نمی‌دهند. نتایج غیر قابل توجه بند حل و فصل اختلافات نیز نشان می‌دهد (حداقل به‌جز تعداد محدودی از شرکت‌های بزرگ) که این بند عملکردی فراتر از مکانیسم حل اختلاف WTO ندارد. همچنین توجه داشته باشید که ضریب مربوط به ماکتRTA متعارف، زمانی‌که تنها ماکت حل و فصل اختلافات در کار باشد، بزرگ می‌شود و زمانی که تنها ماکت سیاست رقابتی در کار باشد (هرچند که ضریب قابل توجهی ندارد)، کوچک می‌شود. از آن‌جایی که این ضریب، تاثیر بندهایی را به‌دست می‌دهد که به صورت متغیر مستقل لحاظ نشده‌اند، نتایج مربوط به ماکت RTA  متعارف با نتایج قبلی ما در خصوص تاثیر قابل توجه سیاست رقابتی و تاثیر اندک حف و فصل اختلافات، هماهنگی دارد. نکته‌ی مهم دیگر این است که از آن‌جایی که حتی پس از کنترل و بررسی عضویت WTO، باز همین نتایج به‌دست می‌آید، تخمین‌های ما نشان می‌دهد که بندهای RTA ها که نسبت به بندهای توافق‌نامه‌های WTO عمق بیش‌تری دارند، به طرز قابل توجهی به تجارت‌آفرینی کمک می‌نمایند.
به منظور کنترل قدرت یافته‌ها، مدل‌های‌مان را با محدود کردن RTA ها به RTA های قدیمی یا جدید (RTA هایی که قبل و بعد از سال 1999 منعقد شدند)، تخمین زدیم. دو ستون اول جدول 3 تنها ضرایب چهار متغیر بندها را نشان می‌دهد که از تخمین به‌وسیله‌ی معرفی جداگانه‌ی این چهار متغیر به‌دست می‌آید. با این‌که تنها متغیر سیاست رقابتی دارای ضریب مثبت معنادار در تخمین برای RTAهای جدید می‌باشد، اما تمام متغیرهای مربوط به بندها در مورد RTAهای قدیمی، از ضریب مثبت معنادار برخوردار هستند. بزرگی ضرایب به ترتیب در حل و فصل اختلافات، دارایی‌های فکری، تدارکات دولتی و سیاست رقابتی به‌خصوص برای تخمین RTAهای قدیمی، بالاتر می‌باشد. به‌علاوه، توجه داشته باشید که همان‌طور که «بایر» و «برگ‌استراند» (2007) می‌گویند، تفاوت میان RTAهای جدید و قدیمی احتمالا بیانگر تاثیر مرحله‌ای یا همراه با تاخیری است که RTAها روی معاملات دارند. به‌طور کلی، به‌نظر می‌رسد بندی در سیاست رقابتی دارای یک تاثیر مثبت و همیشگی به‌روی معاملات می‌باشد.
 
ب- حاشیه‌ی درونی در برابر حاشیه‌ی بیرونی
در تحلیل قبلی دریافتیم که برخی بندها ممکن است به افزایش ارزش معاملات بین کشورهای عضو کمک نماید. در این بخش، به منشأ افزایش ارزش معاملات، افزایش تعداد گونه‌های معامله شده (حاشیه‌ی بیرونی) یا افزایش ارزش معاملات به ازای هر گونه (حاشیه‌ی درونی) پرداخته می‌شود.
ما به تبعیت از «فلم[45]» و «نورداستروم[46]» (2011) از روش شمارش گونه‌های معامله شده (سطح 6 رقمی HS) به عنوان مقیاس حاشیه‌ی بیرونی، پرداختیم که نام آن کدهای شش رقمی HS با ارزش‌های معاملاتی مثبت بود. کل ارزش معاملات تقسیم بر تعداد گونه‌های معامله شده به‌عنوان مقیاس حاشیه‌ی درونی مورد استفاده قرار گرفت.
«فلم» و «نورداستروم» (2011) روشی را که توسط «هلپمن[47]»، «ملیتز[48]» و «رابین‌استین[49]» (2008) پیشنهاد شده بود اصلاح کردند و با بررسی بیش‌تر حضور فراگیر «ناهم‌واریانسی» در داده‌های معاملاتی، ناهمگنی و انتخاب فضای نمونه بر اساس حاشیه‌ی درونی را مورد بررسی قرار دادند. استراتژی تخمین آن‌ها به این شکل بود: در مرحله‌ی اول معادله‌ی جاذبه را برای حاشیه‌ی بیرونی معامله تخمین می‌زدند و «متغیرهای مستثنی» را هم اضافه می‌کردند تا شناسایی تخمین‌ حاشیه‌های برونی تنها وابسته به فرضیه‌ی نرمالیتی برای هزینه‌های ثابت مشاهده نشده‌ی معاملات نباشد. سپس در مرحله‌ی دوم، از طریق معرفی یک چندجمله‌ای در تعداد پیش‌بینی شده‌ای از گونه‌های معامله شده‌ی تخمین مرحله‌ی اول به‌عنوان یک پروکسی برای کسری از شرکت‌های صادرکننده، معادله‌ی جاذبه را برای حاشیه‌ی درونی تخمین می‌زدند. در هر دو مرحله برای کنترل بیش‌تر ناهم‌واریانسی در داده‌های معاملاتی، از تکنیک تخمینی PPML استفاده می‌شد. همچنین استفاده از روش PPML آن‌ها را قادر می‌ساخت بتوانند در مرحله‌ی دوم، ارزش معاملاتی صفر را نیز به ازای هر گونه‌ی معامله شده وارد نمایند و این‌گونه مراقب انحرافات و گرایشات جانبدارانه در انتخاب باشند.
ما از روش پیشنهادی «فلم» و «نورداستروم» (2011) تبعیت می‌کنیم. ما باید در تخمین مرحله‌ی اول، متغیرهای مستثنی شده را با دقت انتخاب نماییم. از یک دیدگاه تئوریک، این متغیرها باید با ارزش‌های معاملاتی ثابت مانند تنظیم معاملات مرتبط باشند (هلپمن و همکاران 2008). بنابراین ما از مجموع شاخص‌های شکنندگی کشورهای صادر کننده و وارد کننده استفاده می‌نماییم. «شاخص شکنندگی[50]» که توسط «مرکز صلح سیستمیک[51]» به‌وجود آمده است، کشورها را بر اساس تاثیرگذاری و مشروعیت در چهار بعد عملکردی امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رتبه‌بندی می‌کند. رقم این شاخص از صفر (بدون شکنندگی) تا 25 (شکنندگی شدید) متغیر است. شکنندگی یک کشور تا حد زیادی وابسته به ظرفیت دولت آن برای مدیریت تعارضات، اتخاذ و اجرای سیاست‌های عمومی، ارائه‌ی سرویس‌های اساسی و انعطاف‌پذیری سیستمی در برقراری انسجام و پیوستگی سیستم و کیفیت زندگی و همچنین واکنش‌های موثر به چالش‌ها و بحران‌ها و البته توسعه‌ی مداوم و رو به جلو ‌می‌باشد. بنابراین این متغیر وابسته به هزینه‌های ثابت معاملاتی خواهد بود و به‌عنوان یک متغیر مستثنی شده‌ی خوب عمل می‌نماید.
 
جدول 3: تخمین PPML: RTAهای قدیمی در برابر RTAهای جدی
 


جدول 4 و 5 به ترتیب نشاندهنده‌ی نتایج مربوط به تخمین حاشیه‌ی بیرونی و درونی می‌باشند. به چهار نکته باید توجه کرد. اول، ضرایب مربوط به متغیرهای معمول جاذبه عمدتاً هم در حاشیه‌های بیرونی و هم در حاشیه‌های درونی دارای نشانه‌های مورد پیش‌بینی می‌باشند. همچنین در راستا و هماهنگ با یافته‌های پژوهش‌های قبلی مانند «هلپ‌من»، «ملیتز» و «رابین‌استین» (2008)، تخمین‌های مربوط به حاشیه‌ی بیرونی به‌طور یکنواختی از لحاظ ارزش کوچک‌تر از تخمین‌های حاشیه‌ی درونی هستند. هر چند که این تخمین‌ها ممکن است بین این دو حاشیه اصلا قابل مقایسه نباشند چرا که متغیرهای وابسته از لحاظ کیفی متفاوت هستند. دوم، در ستون 1، ماکت RTA ساده دارای ضرایب مثبت و قابل توجهی در هر دو حاشیه می‌باشد. بنابراین انعقاد RTAها هم تعداد گونه‌های معامله شده (15%) و هم ارزش معامله به ازای هر گونه (180 درصد) را افزایش می‌دهد، هر چند که بزرگی مورد دوم ممکن است بسیار بالا باشد و احتمالا دلیل آن استفاده‌ی ما از داده‌های سطح مقطعی و/یا ورود تاثیرات ثابت کشور وارد کننده و صادرکننده می‌باشد. سوم، هم‌راستا با یافته‌های تحقیق «لیو» (2009)، عضویت WTO هر دو حاشیه را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد، هر چند که باز هم تاثیر بر حاشیه‌ی درونی بسیار بیش‌تر است. چهارم، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شود، شکنندگی حکومت در جفت‌های معاملاتی که به‌عنوان پروکسی برای هزینه‌های ثابت معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرد تا حد زیادی تعداد گونه‌های معامله شده را کاهش می‌دهد.
نتایج مربوط به متغیرهای RTA تجزیه شده به این شرح می‌باشد: اول اینکه ضرایب مربوط به نرخ تعرفه‌های دوجانبه در حاشیه‌ی بیرونی، غیر قابل توجه است اما در حاشیه‌ی درونی منفی و قابل توجه می‌باشد. این نتایج ممکن است با یافته‌های «دیبائر» و «مستشاری» (2010) که ادعا دارد کاهش تعرفه تاثیر اندکی بر حاشیه‌ی بیرونی دارد، سازگار باشد. دوم، ضرایب مربوط به دارایی فکری و حل و فصل اختلافات باز هم غیر قابل توجه تخمین خورده‌اند و حتی دارای یک نشانه‌ی پیش‌بینی نشده در هر دو حاشیه می‌باشند. این نتایج به یافته‌های قبلی در جدول 2 هماهنگی دارد. سوم، همانند مورد  ارزش‌های معامله، بند مربوط به سیاست رقابتی قابل توجه‌ترین تاثیر را روی هر دو حاشیه دارد و پس از آن بند مربوط به تدارکات دولتی در رتبه‌ی بعدی تاثیرگذاری قرار دارد. این نتیجه به‌نظر منطقی می‌رسد. هدف سیاست رقابتی، اطمینان از مهار و جلوگیری از رفتارهای غیررقابتی است که معمولا باعث ورود شرکت‌های داخلی و خارجی جدید می‌گردند. یک بند مربوط به تدارکات دولتی می‌تواند آغازگر معامله‌ی کالاهایی باشد که در گذشته تشخیص داده نشده‌اند چرا که بازارهای تدارکاتی به‌شدت مورد حفاظت و مراقبت قرار دارند. باز شدن این بازار بزرگ حفاظت شده رو به معاملات می‌تواند باعث معامله‌ی کالاهای جدیدی شود. بنابراین هر دوی این بندها تاثیرات مثبتی بر حاشیه‌های بیرونی و درونی خواهند داشت.
سرانجام ما با محدود کردن RTA ها تنها به RTA های جدید و قدیمی (RTA های منعقد شده قبل و پس از سال 1999)، مدل‌های‌مان را برای حاشیه‌های درونی و بیرونی تخمین می‌زنیم. نتایج در ستون «حاشیه‌ی بیرونی» و «حاشیه‌ی درونی» جدول 3 نشان داده شده است. همان‌طور که در «کل معاملات» می‌بینیم، شاهد تاثیرات همراه با تاخیر هر بند (به‌جز بند دارایی‌های فکری) برای هر دو حاشیه‌ی درونی و بیرونی هستیم. ضرایب بزرگ‌تر و/یا قابل توجه در «RTA های قدیمی» دیده می‌شوند. توجه داشته باشید که برعکس نتایج موجود در جدول 4 و 5، بند حل و فصل اختلافات برای RTA  های قدیمی دارای یک تاثیر مثبت و قابل توجه در هر دو حاشیه (درونی و بیرونی) می‌باشد.
 
جدول 4: تخمین PPML  برای معادلات جاذبه: حاشیه‌ی خارجی
 


 
جدول 5: تخمین PPML برای معادلات جاذبه: حاشیه‌ی درونی
 


 اظهارات پایانی
حوزه‌ی توافقنامه‌های تجاری منطقه‌ای (RTA) اخیر  با وارد کردن چندین بند من‌جمله سیاست رقابت یا دارایی‌های فکری و فراتر رفتن از مرز تعهدات WTO، گسترده‌تر از پیش شده است. این RTA های گسترش یافته نه فقط نرخ‌های تعرفه را کاهش می‌دهند بلکه باعث ایجاد همکاری و ارتباط در حوزه‌های متعدد اقتصادی در میان کشورهای عضو می‌گردد. اگر وجود هر بند دارای تاثیرات قابل توجه و متفاوتی از لحاظ تجارت‌آفرینی داشته باشد، حتی اگر از لحاظ میزان کاهش تعرفه‌ها دارای ارزش برابر باشند، این تفاوت‌ها در حوزه‌ی RTAها می‌تواند منجر به تاثیرات ناهمگنی روی معاملات میان RTAها شود. همچنین اگر هر بند از RTA تاثیرات متفاوتی بر حاشیه‌های درونی و بیرونی داشته باشد، شاید لازم باشد RTA هایی طراحی نماییم که افزاش ارزش معاملات را به حداکثر رسانده تا حمایت سیاسی برای انعقاد RTA‌ها گسترده‌تر گردد.
این مقاله سعی دارد میزان تاثیر افزایشی هر بند از RTA بر ارزش معامله را در کشورهای عضو RTA مورد بررسی قرار دهد. ما برای انجام این کار با استفاده از تکنیک تخمین PPML به همراه اندیکاتورهایی که به‌خوبی برای هر RTA منعقد شده تفکیک شده‌اند، یک معادله‌ی جاذبه را تخمین می‌زنیم. در حالی‌که پژوهش‌های گذشته مانند «ویکارد» (2009)، «روی» (2010) و «بایر»، «برگ‌استراند» و «فنگ» (2011) روی انواع مختلف RTA و عمق و پوشش آن‌ها تمرکز داشته‌اند، در این مقاله روی بندهای موجود در RTA تاکید می‌شود. در این تحقیق متغیری برای نرخ‌های تعرفه‌ی واقعی لحاظ می‌شود تا تاثیر اولیه‌ی RTA ها به‌دست آید و روی نقش چهار نوع بند مندرج در RTAها که شناسایی‌شان نسبتا آسان است (بندهای مربوط به تدارکات دولتی، دارایی‌های فکری، سیاست رقابتی و حل وفصل اختلافات تمرکز می‌شود. ما 111 RTA منعقد شده که 73 کشور را در منطقه‌ی ESCAP پوشش می‌دهد مورد بررسی قرار می‌دهیم. داده‌های مربوط به تحارت بین‌المللی بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده در سطح 6 رقمی HS1992  در قسمت‌های 2 تا 4 دسته‌بندی مشروط CPC برای سال 2009 می‌باشد.
ما در تحلیل‌های‌مان درمی‌یابیم که بند سیاست رقابتی به‌طور مداوم دارای تاثیرات مثبتی بر معاملات می‌باشد و بیش‌تری تاثیر را بر گسترش معاملات دارد و سپس بند تدارکات دولتی در رتبه‌ی دوم تاثیرگذاری قرار می‌گیرد. ما همچنین افزایش معاملات را در حاشیه‌های درونی و بیرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم. تحلیل روی حاشیه‌ها نشان می‌دهد نقش‌های قابل توجه بندهای مربوط به سیاست رقابتی و تدارکات دولتی نیز مشاهده شده است. تمام نتایج ما نسبت به مشخصات و نمونه‌های مختلف، قدرتمند و معتبر هستند و نشان می‌دهند حضور بندهای سیاست‌ رقابتی و تدارکات دولتی به‌منظور افزایش تاثیرات تجارت‌آفرینی RTA ها در جهت گسترش حمایت سیاسی برای انعقاد RTA ها بسیار حائز اهمیت است.
 
 
 
[1]Kazunobu  Hayakawa
[2]Japan External Trade Organization
[3]FuKunari Kimura
[4]Keio University
[5]Kaoru  Nabeshima
[6]regional trade agreements
[7]Government Procurement Agreement (GPA(
[8]Agreement on Trade-Related Aspects of Intellectual Property Rights (TRIPS(
[9]ASEAN–China Free Trade Area
[10]South Asian Free Trade Area
[11]Australia–Chile Free Trade
[12]Economic Cooperation Organization Trade Agreement
[13]North American Free Trade Agreement (NAFTA)
[14]Brusick
[15]Alvarez
[16]Cernat
[17]Wilse–Samson
[18]Duval
[19]Baier
[20]Bergstrand
[21]Caporale
[22]Medvedev
[23]Roy
[24]Vicard
[25]Vicard
[26]Fang
[27]Felbermayr
[28]Kohler
[29]Liu
[30]Trans-Pacific Strategic Economic Partnership Agreement  (Trans-Pacific SEP)
[31]Asian Development Bank
[32]Economic and SocialCommission for Asia and the Pacific
[33]Free Trade Agreement Database for Asia
[34]Asia Regional Integration Center of the Asian Development Bank
[35]Doha
[36]generalized system of  preferences (GSP)
[37]most favored nation (MFN) rates
[38]Un Comtrade Database
[39]World Integrated Trade Solution (WITS)
[40]World Bank
[41]United NationsConference on Trade and Development (UNCTAD)
[42]International TradeCenter (ITC)
[43]Poisson maximumlikelihood (PPML) method
[44]multicollinearity
[45]Flam
[46]Nordstrom
[47]Helpman
[48]Melitz
[49]Rubinstein
[50]Fragility Index
[51]Center for Systemic Peace